شعر و داستان/امین فرومدی

ساخت وبلاگ
وقتی که درد از سرزمین غربتاز تپه بلند میعاد میآیدوقتی که درد بوی غریب غربت داردو مرد درد خودرابادرد نانشاس تصلیب میسنجد حس حقارتی با خشم و نفرتی کشنده ای از خود با جان درد مرد گلاویزمیشودگر من مسیح بودم گر من صلیب سنگینم راتاانتهای تپه موعودبردوش میکشاندمو زخم چهارمیخو چار میخ دردتصویرهای دنیا را در چشمممغشوش میکردآیا غرور مغرو وسربلندممثل عقاب پیری در چرخ اران با تشنج وحشتآرام ره به گستره مرگ میگشودو درد درد سهمناک گریه نمیشدو دستهای پاک گرفتارم و دستهای سرخ شفیعمسوی نگاه سرد ستمگربه التجا دراز نیمی ماندگر من مسیح بودم بر تپه صلیب بر تپه شکنجه شقاوت دردبر تپه تحمل بر تپه تبسم آیاخورشید صبح که میش های گرسنه راسبزای پهن جلگه عطا میکندو چشم های خشک مرادر شبنم زلال شقایق میشویدپاهای ناتوان ایمانم رادر باتلاق های پشیمانییک لحظه سست نمیکردو آهوان رعنا بر آبشخوردر من قساوت خونخون و شکار راآیا دوباره زنده نمیکردندآیا دوباره پهنه ازادیآیا کوچه های انبوه با چشمان باز محتضرمشتاق آیه های درخشانم آن چشم های مضطرب کودنلب های نیمه باز حیرت زدهآن عاشقان مبروصمشتاق یک کلام تبرکمشتاق لمس شافی دستانمآن دشت های ملتهبمشتاق بوسه ها به کف پای پاک منآن ساحل زمردی اردنبا دختران گازر جنجالگرآیا مرا فریب نمیدادندتا لحظه های آخر بار امانتم را بگذارمتا فیض درد را به آسمان بسپارمتا خنده های وحشی شیطان را در قصر با شکوه فلک ها طنین دهم تا دوست رااگر چه درآشوب درد رهایم کردغمگین و شرمشار ببینمگر من مسیح بودم یک صبح میتوانستمبی چای داغ مطبوعسیگار صبحگاهم را از پشت میله های فلزی پنجرهبا یاد خوابهای سحرگاه گل کنمگر من مسیح بودمآیا گل شقایق سیرابیکافی نبودتا با صلیب و درد شلنگ اندازاز تپه سوی دامنه سرخ رو کن شعر و داستان/امین فرومدی...
ما را در سایت شعر و داستان/امین فرومدی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shereamino بازدید : 62 تاريخ : چهارشنبه 24 آبان 1402 ساعت: 17:05

چشم‌هايتان را باز مي‌كنيد. متوجه مي‌شويد در بيمارستان هستيد. پاها و دست‌هايتان را بررسي مي‌كنيد. خوشحال مي‌شويد كه بدن‌تان را گچ نگرفته‌اند و سالم هستيد.. دكمه زنگ كنار تخت را فشار مي‌دهيد. چند ثانيه بعد پرستار وارد اتاق مي‌شود و سلام مي‌كند. به او مي‌گوييد، گوشي موبايل‌تان را مي‌خواهيد. از اين‌كه به خاطر يك تصادف كوچك در بيمارستان بستري شده‌ايد و از كارهايتان عقب مانده‌ايد، عصباني هستيد. پرستار، موبايل را مي‌آورد. دكمه آن را مي‌زنيد، اما روشن نمي‌شود. مطمئن مي‌شويد باتري‌اش شارژ ندارد. دكمه زنگ را فشار مي‌دهيد. پرستار مي‌آيد.«ببخشيد! من موبايلم شارژ نداره. مي‌شه لطفا يه شارژر براش بياريد»؟«متاسفم. شارژر اين مدل گوشي رو نداريم».«يعني بين همكاراتون كسي شارژر فيش كوچك نوكيا نداره»؟«از 10سال پيش، ديگه توليد نمي‌شه. شركت‌هاي سازنده موبايل براي يك فيش شارژر جديد به توافق رسيدن كه در همه گوشي‌ها مشتركه».«10سال چيه؟ من اين گوشي رو هفته پيش خريدم».«شما گوشي‌تون رو يك هفته پيش از تصادف خريدين؛ قبل از اين‌كه به كما بريد». «كما»؟!باورتان نمي‌شود كه در اسفند1387 به كما رفته‌ايد و تيرماه 1412 به هوش آمده‌ايد. مطمئن هستيد كه نه مي‌توانيد به محل كارتان بازگرديد و نه خانه‌اي برايتان باقي مانده است. چون قسط آن را هر ماه مي‌پرداختيد و بعد از گذشت اين همه سال، حتما بوسيله بانك مصادره شده است. از پرستار خواهش مي‌كنيد تا زودتر مرخص‌تان كند.«از نظر من شما شرايط لازم براي درك حقيقت رو ندارين».«چي شده؟ چرا؟ من كه سالمم»!«شما سالم هستيد، ولي بقيه نيستن».«چه اتفاقي افتاده»؟«چيزي نشده! ولي بيرون از اين‌جا، هيچكس منتظرتون نيست».چشم‌هايتان را مي‌بنديد. نمي‌توانيد تصور كنيد كه همه را از دست داده‌ايد. حتي شعر و داستان/امین فرومدی...
ما را در سایت شعر و داستان/امین فرومدی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shereamino بازدید : 57 تاريخ : چهارشنبه 24 آبان 1402 ساعت: 17:05

فطرت هاشعر سپید زندگی را تمنا می کنندتا ساده و صمیمیدر این بهار کوتاه جوانیعاشقانه های خوشبختی را زمزمه کنندزمانه،زمانه ای ست که به هنجار نیستدیگر درخت بار و بر نمی دهددیگر رودخانه ها صفایی ندارنددیگر پرندگان آواز های عاشقانه را از یاد برده اند شهرها در ازدحام آلودگی هاسرگیجه گرفته اندقطب های شریف زمیناز شرارت های مدرن انسان امروزاز خجالت آب می شوندمحیط زیستاز گازهای گلخانه ایاز هجوم هیولای پلاستیکو از این همه ندانم کاری آدم های عوضیبه احتضار افتاده استقنات ها چشمه هادریاچه هاخشکیده اندجوانان جوانی اشان تبخیر می شودگل ها پژمرده انددیگر دل و دماغی برای عشق نمانده استشکارچیان عقل و ایمان بشرسوداگران مرام و معرفتآجرگران خطه ناندسیسه گران بی حرمت کننده نامبه جنگ نرم برخاسته اندجهالت علمی ویروس بلاست!هشدار!جهان به کرونای بحران هویت مبتلاستآزادگان جهان!ای تمام شاعران بی مرز!و ای گروه عاشقان!تکلیف چیست؟!♫♫♫شعر و داستان/امین فرومدیادبیات ایران و جهانپ ن :شفقنا رسانه_این روزها بخش مهمی از اطلاعات مخاطبان از گوشه و کنار دنیا به واسطه تصاویر است به همین خاطر نقش عکاسان در تبادل تصاویر اهمیت زیادی دارد. عکاسان خبری مانند روزنامه نگاران وظایف مهمی در انتقال عکس هایشان دارند. یکی از مهم ترین ویژگی های یک عکس خبری خوب این است که واقعیت صحنه را به مخاطب بگوید و برای مردم قابل درک باشد به همین خاطر گفته می شود عکس خبری باید ساده، صادق و اطلاع رسان باشد. شفقنا رسانه با همین رویکرد قصد دارد، گزارشی از عکس های منتخب خبری را (به انتخاب خود) که خبرگزاری ها از روز قبل آن را تهیه کرده اند، منتشر کند. گزارش زیر شامل عکس‌ های منتخب خبرگزاری ایسنا است.به گزارش شفقنا رسانه،«مهدی معتمد» عکاس خبرگزاری ای شعر و داستان/امین فرومدی...
ما را در سایت شعر و داستان/امین فرومدی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shereamino بازدید : 56 تاريخ : سه شنبه 16 آبان 1402 ساعت: 13:42

اروین د. یالومزادهٔ۱۳ ژوئن ۱۹۳۱ ‏(۹۲ سال)واشینگتن دی سیمحل زندگیایالات متحده آمریکاملیتآمریکاییمحل تحصیلدانشگاه جورج واشینگتندانشگاه بوستونهمسر(ها)مریلین یالومپیشینه علمیشاخه(ها)روان‌درمانیمحل کاردانشگاه استنفوردتأثیر گرفته ازاپیکورباروخ اسپینوزاآرتور شوپنهاورفریدریش نیچهاتو رانکاریش فروم، مسیر تکاملی عشق را از اوان کودکی پی جویی می کند، یعنی زمانی که فرد برای آنچه هست مورد عشق قرار می گیرد یا دقیق تر بگوییم به این دلیل که هست مورد عشق قرار می گیرد. بعدا بین هشت تا ده سالگی، عامل جدیدی به زندگی انسان پا می گذارد: آگاهی از اینکه فرد عشق را با فعالیت خود پدید می آرود. وقتی فرد بر خودمداری غلبه می کند، نیاز دیگری به اندازه ی نیاز خودش اهمیت می یابد، و کم کم مفهوم عشق از «مورد عشق بودن» به «عشق ورزیدن» تغییر می کند. فروم «مورد عشق بودن» را با وابستگی یکی می داند که در آن تا زمانی که فرد کوچک، درمانده یا «خوب» بماند، با «مورد عشق بودن» پاداش می گیرد. در حالی که «عشق ورزیدن» وضعیتی قدرتمندانه و موثر است. «عشق کودکانه از این قانون پیروی می کندکه "دوست دارم چون دوستم دارند." قانون عشق بالغانه این است:"دوستم دارند چون دوست دارم. عشق رشد نیافته می گوید:"دوستت دارم چون به تو نیاز دارم." عشق بالغانه می گوید:"به تو نیاز دارم چون دوستت دارم."»اروین دیوید یالوم♫♫♫شعر و داستان/امین فرومدیادبیات ایران و جهانمنبع : 1-تایم دات آی آر2-ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد شعر و داستان/امین فرومدی...
ما را در سایت شعر و داستان/امین فرومدی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shereamino بازدید : 58 تاريخ : سه شنبه 16 آبان 1402 ساعت: 13:42

از امیر كبیر پرسیدند : در مدت زمان محدودی که داشتی چطور این مملکت رو از هرچی دزده پاک کردی؟ گفت: من خودم دزدی نمی کردم و نمی گذاشتم معاونم هم دزدی کند. اونم از این که من نمی گذاشتم اون دزدی کنه، نمی گذاشت معاونش دزدی کنه و تا آخر همین طور ... اگه من دزدی میکردم تا آخر دزدی میکردند و کشور می شد دزدخونه همه هم دنبال دزد می گشتیم و چون همه مون دزد بودیم هیچ دزدی هم محکوم نمی کردیم مردم هم گیج و ویج می شدندوقتی میرزا تقی خان امیر کبیر از صدارت معزول و به کاشان تبعید شد، در کاروانسرایی میان راه، دوستی را دید و با یکدیگر گپ زدند. و امیر کبیر گفت: من ابتدا فکر میکردم که مملکت، وزیر دانا میخواهد؛ و مدتی بعد به ایـن نتیجه رسیدم که مملکت، شاهِ دانا میخواهد؛ اما اکنون میفهمم که مملکت، ملتِ دانا میخواهدمیرزا تقی خان امیرکبیر ( ۱۲۶۸ – ۱۲۲۲ هـ ق )، ستاره بی نظیر تاریخ ایران زمین دارای روحیه ای اصلاح طلب و عشق عمیق وی به استقلال و آزادی و اقتدار ملت مسلمان ایران، او که مصلحی چنین تشنه اصلاح، سیاستمداری چنان شیفته استقلال و زمامداری چنین خیرخواه ملت، نه تنها در تاریخ دو هزار و چند صد ساله ایران بلکه در تاریخ جهان، کم نظیر و کمیاب است.اصلاحات داخلی در زمینه اعتلای فرهنگ، تنظیم اقتصاد و تطهیر عرصه سیاست کشور، اقدام در جهت احیای دین و بسط عدالت در سطح جامعه، مبارزاتش در جهت قطع نفوذ اجانب و استعمارگران، و حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، ریشه کن نمودن فقر که طی سه سال و اندی صدارت میرزا تقی‌خان امیر کبیر انجام گرفت، همه قابل تحسین است.امیرکبیر اقدامات فراوانی در دوره کوتاه صدارت خود به شرح زیر نمود:تأسیس دارالفنون – نشر علوم جدید – ترویج صنایع جدید – فرستادن ایرانیان به خارج برای تحصیلات و تدریس شعر و داستان/امین فرومدی...
ما را در سایت شعر و داستان/امین فرومدی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shereamino بازدید : 41 تاريخ : پنجشنبه 4 آبان 1402 ساعت: 12:30

بیا در کافی شاپ کلاسیک محبتیک فنجان معرفت بنوشیمکه عشقبعد از هر فنجان معرفت شکوفه می دهدمنتظرت هستمبیا تا از معجزه عشق سورپرایز شویم1402/8/2 / امین فرومدی♫♫♫شعر و داستان/امین فرومدیادبیات ایران و جهان شعر و داستان/امین فرومدی...
ما را در سایت شعر و داستان/امین فرومدی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shereamino بازدید : 42 تاريخ : پنجشنبه 4 آبان 1402 ساعت: 12:30